برای آمــدنــت
دعـــا مــی کــنــیــم
و بـرای نـیـامـدنـت
کــارهــای زیــادی...
اللهم عجل لولیک الفرج
آقادلم خون شدزسربازی شیطان
دستم بگیر
گردم به راهت جان نثاری...
بسم رب المهدی(عج)
زیارت جامعه کبیره
از ادعیّه ای است که مورد عنایت حضرت مهدی (عج) می باشد، و شیعه باید هر روز صبح به صورت مدّاحی با این زیارت، عرض ادب به ساحت مقدّس آن بزرگوار بنماید. علاّمه ی مجلسی اوّل، در «شرح من لایحضر الفقیه» در ذیل این زیارت می گوید: «چون به نجف مشرّف شدم، برای اینکه لیاقت تشرّف حرم علوم را بیابم، تصمیم گرفتم که چند روزی عبادت کنم. روزها در مقام مقائم و شبها در رواق مطهّر مشغول بودم. شبی در عالَم مکاشفه حضرت بقیة الله (عج) را در حرم پدر بزرگوارش دیدم. فردا به سامراء مشرّف شدم، و چون وارد حرم شدم، مهدی (عج) آن پاره ی ماه، آنجا بود. ایستادم و از دور به طور مدّاحی و در حالی که با انگشت، اشاره به او می کردم، زیارت جامعه را خواندم. حضرت فرمودند: بیا جلو! ابهّت و عظمت او مانع می شد تا بالاخره جلو رفتم. به من تلطّف کرد و فرمود: «نِعْمَ الزّیارَةِ هذِهِ : خوب زیارتی است این زیارت». گفتم: از جدّتان می باشد؟ و اشاره به قبر مطهّر امام هادی علیه السلام کردم. فرمودند: بلی از جدّم صادر شده است». از این جهت، علاّمه مجلسی دوّم درباره ی این زیارت می فرماید: «صحیحترین زیارات از نظر متن و سند، زیارت جامعه ی کبیره است».
بسم رب المهدی(عج)
حسین بن منصور حلاج
«حسین بن منصور حلّاج»، در حدود سال 244 ه در قریه «طور» از قرای بیضای فارس (هفت فرسنگی شیراز) زاده شد. وی با پدرش منصور از بیضا، به واسط رفت و در آنجا علوم اسلامی را آموخت و در بیست سالگی به بصره رفت. مرید صوفی آن سامان شد و به دست او خرقه تصوّف پوشید. در سال 270 ه به مکه سفر کرد و از آنجا به اهواز رفت و به دعوت پرداخت. حلاج برای دعوت به مذهب صوفیانه خود - که جنبه «حلولی» داشت - به مسافرت می پرداخت. وی در آغاز خود را رسول امام غایب و باب آن حضرت معرفی می کرد؛ به همین سبب علمای علم رجال شیعه، او را از مدعیان «بابیّت» شمرده اند. نام او ابوالمغیث حسین بن منصور حلاّج بود که در سال 309 ه . کشته شد. حلاّج در سال 296 ه به بغداد رفت و مردم را به طریقه خاصی مبتنی بر نوعی تصوف آمیخته با گونه ای «حلول» دعوت کرد. ابوالحسن بن فرات وی را تعقیب کرد و ابن داوود فتوای معروف خود را در حلیت خون او صادر نمود. وی در سال 301 ه . به دست کارگزاران خلیفه گرفتار شد و به زندان افتاد. پس ازهفت ماه محاکمه،علمای شرع او را مرتد و خارج از دین اسلام شمردند (24 ذیقعده 309 ه .ق) و به فرمان مقتدر و وزیر او حامدبن عباس به دار آویخته شد.سپس جسد او را سوزانیدند و سرش را بر بالای جسر بغداد زدند.
بسم رب المهدی(عج)
اسرار نماز
آیت الله بهجت(ره): ((نماز به منزله کعبه ، و تکبیرة الاحرام [بسان ] پشت سرانداختنِ همه چیز غیر خدا و داخل شدن در حرم الهى است ؛ و قیام به منزله صحبت دو دوست ، و رکوع خم شدن عبد در مقابلِ آقاست ، و سجده نهایت خضوع و خاک شدن و عدم شدن در مقابل اوست . وقتى که عبد در آخر نماز از پیشگاهِ مقدّس الهى باز مى گردد، اوّلین چیزى را که سوغات مى آورد سلام از ناحیه اوست .))
بسم رب المهدی(عج)
شرط اصلاح امور انسان
حضرت آیت الله بهجت به مناسبتى مرقوم فرموده اند: ((گر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت ، و در راءس آنها نماز است ، که به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اعراضِ از لغو محقّق مى شود، کار تمام است .))
به نام خدا
کشته شدن شیطان
همانگونه که در قرآن کریم آمده است، شیطان از سجده بر انسان خودداری کرد (حجر/31) و از درگاه خداوند رانده شد (حجر/34). در این هنگام او از خداوند درخواستی کرد(حجر/36) گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)». خداوند در پاسخ او: «قالَ فَإنّکَ مِنَ الْمُنْظِرینَ - إلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلومِ (حجر/37و38) فرمود :تو از مهلت یافتگانی! (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز و وقت معیّنی». از این تعبیر معلوم می شود در خواست شیطان، اجابت نشده است، و طبق فرموده امامان علیهم السّلام منظور از روز وقت معیّن، وقت ظهور امام قائم (عج) است. بنابر این شیطان در این وقت کشته می شود یا می میرد. توضیح بیشتر اینکه کشته شدن و نابودی شیطان همانند کشته شدن و نابودی انسان نیست، شیطان مانند بشر جسم ندارد که کشته شود، کشته شدن او در مورد بالا، همان قطع نفوذ او و مرگ حکومت و تزویر او می باشد.
بسم رب الشهداءوالصدیقین
گوش به حرفهای بیهوده ندهید.دشمنان اسلام چه داخلی و چه خارجی نمیخواهند اسلام رونق پیدا کند.نمیخواهند اسلام قدرت داشته باشد.میخواهند که همیشه اسلام و مسلمین ضعیف و ناتوان باشند.و میخواهند با شایعه پراکنی و دروغ به خیال خام خودشان اسلام را شکست بدهند.
.: Weblog Themes By Pichak :.